بررسی و تحلیل دیدگاه های صهبایی در حوزه نقد ادبی، با تأکید بر شرح سه نثر ظهوری

نقد آثار برجسته در همۀ ادوار از بدو ظهور آن اثر امری رایج و شایع بوده است و اهمیّت پژوهش در این زمینه کمتر از ارزش آثار خلق شده نیست. در قرن دوازدهم هجری امام‌بخش صهبایی از جمله منتقدانی است که میراث‌دار نظریه‌های ادبی ادیبانی چون مُنیر لاهوری، آزاد بلگرامی و سراج‎الدین علی‎خان آرزو است که باعث شکل‌...

Full description

Saved in:
Bibliographic Details
Main Authors: مهدی باقری, محمد خاکپور, محمد مهدی پور
Format: Article
Language:Avestan
Published: University of Tabriz 2023-02-01
Series:زبان و ادب فارسی
Subjects:
Online Access:https://perlit.tabrizu.ac.ir/article_16331_f031bf4cabbf6ef5c460c6bff0f8af9d.pdf
Tags: Add Tag
No Tags, Be the first to tag this record!
Description
Summary:نقد آثار برجسته در همۀ ادوار از بدو ظهور آن اثر امری رایج و شایع بوده است و اهمیّت پژوهش در این زمینه کمتر از ارزش آثار خلق شده نیست. در قرن دوازدهم هجری امام‌بخش صهبایی از جمله منتقدانی است که میراث‌دار نظریه‌های ادبی ادیبانی چون مُنیر لاهوری، آزاد بلگرامی و سراج‎الدین علی‎خان آرزو است که باعث شکل‌گیری این شاخۀ ادبی در شبه قاره شد. رسالۀ "شرح سه‌نثر ظهوری" از جمله آثاری است که می‌‌توان آن را تبلور اندیشه‌های جدید صهبایی دانست که در نتیجۀ تحلیل و نقد عناصر زبانی و بلاغی رسالۀ مزبور به دست آمده است. امتیاز دیدگاه‌های صهبایی، در حوزۀ نقد ادبی در عین تازگى، علمى و منسجم بودن آن است. مظاهر عدول از مقتضای ظاهر(وضع مُظهر در موضع مُضمر)، استعمال واژه موقوف بر سماع یا قیاس، شعر دو لَخت(مطلع دو لختی)، طَرفِ وقوع(استعارۀ ایهامی کنایی)، مناسبات الفاظ در کلام، اطلاق و حَملِ الفاظ تازگی و بی‌سابقه بودن دیدگاه او را به وضوح نشان می‌دهد. بسیاری از اصطلاحات موجود در آثار او صورت اولیّه تعبیراتی است که امروز در مکاتب نقد ادبی جدید در دنیا مطرح می‌شود؛ مثلاً او "کلمه‌بندی" را تقریباً به مفهوم texture یا همان "بافت" و "استخوان‌بندی" را به معنی structure یا "ساختار"به کار می‌برد. اصطلاح استعارۀ ایهامی کنایی(طَرف وقوع) بعد از خانِ آرزو، ظاهراً فقط در آثار صهبایی آمده است. صهبایی ارزش استعاره در آفرینش‎های ادبی را منوط به پیچیدگی و دیریابی و کاربرد آن در آثار فحول ادبی می‌داند. این مقاله با رویکرد تحلیلی- توصیفی می‌کوشد
ISSN:2251-7979
2676-6779