بررسی مبانی تداوم اهلیت تملک بعد از مرگ

بسیاری از‌حقوق‌دانان به تأسی از اطلاق مادهٔ 956‌ قانون مدنی، مرگ را پایان‌بخشِ اهلیت انسان دانسته‌ و متوفا را فاقد اهلیت قلمداد‌ کرده‌اند. شکی نیست که «اهلیت استیفا» و «آن بخش از اهلیت تمتع»، که ذاتاً قابلیت بقای بعد از فوت را ندارد؛ همانند حقوق ناشی از زوجیت، با مرگ از بین می‌رود؛ اما «حق داشتن ملک...

Full description

Saved in:
Bibliographic Details
Main Authors: احمد ادیبی, محمد مهدی الشریف, علیرضا آرش پور
Format: Article
Language:fas
Published: Ferdowsi University of Mashhad 2025-02-01
Series:فقه و اصول
Subjects:
Online Access:https://jfiqh.um.ac.ir/article_46173_c1f53395f2c4ec14ef3dcfbb99cf022d.pdf
Tags: Add Tag
No Tags, Be the first to tag this record!
Description
Summary:بسیاری از‌حقوق‌دانان به تأسی از اطلاق مادهٔ 956‌ قانون مدنی، مرگ را پایان‌بخشِ اهلیت انسان دانسته‌ و متوفا را فاقد اهلیت قلمداد‌ کرده‌اند. شکی نیست که «اهلیت استیفا» و «آن بخش از اهلیت تمتع»، که ذاتاً قابلیت بقای بعد از فوت را ندارد؛ همانند حقوق ناشی از زوجیت، با مرگ از بین می‌رود؛ اما «حق داشتن ملک» و «اهلیت تملک» به‌عنوان یکی از جلوه‌های اهلیت تمتع، بعد ازمرگ، به‌صورت محدود امکان بقا و تداوم دارد. اصولاً شریعت اسلام اهلیت تملک را مختص به انسان زنده ندانسته و برای نهادهایی نظیر «وجوهات شرعیه» و «وقف»، اهلیت تملک در نظر گرفته است. براساس نتایج این پژوهش، ‌که به‌روش توصیفی‌تحلیلی انجام پذیرفته، دانسته می‌شود که اطلاق مادهٔ 956‌ قانون مدنی قابل اتکا نبوده و‌ امکان تداوم مالکیت پس‌ از مرگ و حتی تملک جدید پس از فوت، در موارد خاص پذیرفته شده است. مصداق بارز مورد اول را باید در بقای «ماترک موضوع دَین مُستغرَق» در مالکیت شخص متوفا و عدم‌انتقال ‌آن به وراث جست و ‌مصادیق مالکیت جدید پس‌از مرگ نیز عبارت‌اند‌ از: «مالکیت متوفا بر دیۀ ناشی از جنایت بر میت»، «مالکیت تقدیری بر دیۀ قتل»، «عودت مالکیت مبیع به متوفا ‌درصورت فسخ ورثه» و «مالکیت متوفا بر اشیایی ‌که قبل ‌از فوت سبب‌ آن‌ها را ایجاد کرده ‌است؛ همچون صیدی‌ که بعد از مرگ صیاد در تور ماهیگیری می‌افتد.»
ISSN:2008-9139
2538-3892